اساساً فراماسونرها برجدايي جدي دين از سياست تاكيد داشته و در پيزدودن هرگونه معنويت از ساحت زندگي انسان و نشان دادن علم مدرن به عنوان حلال تمام مشكلات جامعه بشري هستند و سررشته اصلي امور را رها كردهاند.
به گزارش فارس، شيدا جاويد نويسنده وبلاگ "سياسينوشتهاي يكدختر دانشجو "، مطلبي را با عنوان "احمدينژاد در فيلم 2012 " در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در بخشي اين مطلب آمده است:
فيلم 2012 را يك بار قبلاً ديده بودم و از آنجا كه عليرغم تعاريف مثبتي كه از آن شنيده بودم، به جز جلوههاي ويژه اش جذابيت خاصي برايم نداشت، در جلسه نقد و بررسي اين فيلم كه در دانشگاه برگزار شد شركت كردم و اتفاقاً نكات فوق العاده جالبي در رابطه با آن دستگيرم شد.
البته منتقد اين فيلم كه خود از كارشناسان خبره نقد و بررسي فيلم و صاحب تاليف بود هم از محتواي ضعيف فيلم گفت و هزينه هنگفت 250 ميليون دلاري براي جلوههاي ويژهاش و به كار گيري از 1000 متخصص جلوههاي ويژه از 15 شركت براي ساخت آن.
يكي از نكات جالب توجه در نقد و بررسي اين فيلم، آراي جمعي از منتقدين امريكايي بود كه شخصيت رئيس جمهور آمريكا در اين فيلم را برگرفته از شخصيت روحي آقاي احمدي نژاد مي دانند.
در اين فيلم، رئيس جمهور امريكا داراي روحيه نوع دوستي بالايي است و به جاي آنكه همراه ديگر قدرتمندان اين كشور، سوار بر هواپيما از مهلكهاي كه زمين را در استانه نابودي قرار داده است، بگريزد، ترجيح ميدهد در ميان مردم عادي كه از نجات جان خود از اين حادثه عاجزند، بماند و همراه آنان جان بدهد. و در نهايت هم در ميان مردم و همانند آنها به كام مرگ فرو ميرود.
نكته جالب توجه ديگر كه بر ساخت اين فيلم توسط فراماسونرها به عنوان كارگزار صهيونيسم صحه ميگذاشت، صحنهاي بود كه در آن قطب مذهبي ساير اديان ابراهيمي(مسيحيت و يهوديت) تخريب ميشود و پيروان آنها در حاليكه مشغول دعا براي در امان ماندن از مشكلات پيش رو هستند همچون سايرين در فرآيند تخريب زمين، نابود ميشوند و به چنگال مرگ سپرده ميشوند و به اين ترتيب در اين صحنه با ناكارآمد و بيحاصل نشان دادن خداباوري و معنويت گرايي، به خوبي پنبه دين و مذهب زده ميشود و در مقابل با نشان دادن كوشش جمعي از دانشمندان اختر فيزيك كه به نجات تعدادي از انسانها (آن هم تنها صاحبان قدرت و ثروت) ميانجامد، علم مدرن به عنوان منجي آخرالزمان معرفي ميگردد.
در اين ميان اما، در خيل نجات يافتگان تنها از يك مذهب ديده ميشود و آن هم مذهب بوديسم است.
نكتهاي كه در اينجا وجود دارد اين است كه بوديسم، يك مكتب غير الهي است كه در برابر امپرياليسم سر تعظيم فرود ميآورد و اساساً سرش در لاك خودش است و دردسر آفرين نيست، از اين روست كه در اين فيلم، بوديسم بر ساير اديان ابراهيمي(اسلام، مسيحيت و يهوديت) رجحان داده ميشود و اگر قرار باشد در ميان نجات يافتگان آخر الزمان خودساخته صهيونيسم، يك دين و مسلك وجود داشته باشد، تنها بوديسم است كه لياقت اين را دارد.
اساساً فراماسونرها بر جدايي جدي دين از سياست و دئيسم (خداي بازنشسته) تاكيد داشته و در پي زدودن هرگونه معنويت از ساحت زندگي انسان و نشان دادن علم مدرن به عنوان حلال تمام مشكلات جامعه بشري هستند و سررشته اصلي امور را رها كردهاند.
يهود، پس از حضرت سليمان و ملك عظيم و باشكوهي كه خداوند به او عطا فرموده بود، در پي تجديد حكومتي اين چنين وسيع و قدرتمند اما عاري از هرگونه معنويت برآمد.با تكيه بر علم محض ميخواست ملك سليمان و گستردگي قلمروي خود را احيا كند و در اين راه تمام جهان را به پذيرش نظم مطلوب خود وادار ساخت.
اين روند با شدت و ضعف در راستاي اهداف آنها ادامه داشت تا اينكه با ظهور بزرگمردي به نام خميني جرقه انقلاب اسلامي به عنوان بزرگترين برهم زننده اين نظم جهاني، زده شد و خواب خوش هژموني عقل بر دين، و ماترياليسم بر معنويت گرايي را بر هم زد.